دشتی: پریچهر قنبری و پوریا شکیبایی نگاهی جدی به بازیگری دارند | ماجرای زحمت یک خانواده در فقر
از اولویت مادر بودن یک بازیگر تا رویِ جدیِ کمدین «خندوانه»
عبارات مهم : نمایش
پریچهر قنبری، همسر شهاب حسینی از سال های دوری اش از حرفه بازیگری که جهت از آب و گِل بیرون آمدن فرزندانش بوده گفت و نیما شعبان نژاد، کمدین «خندوانه» از نقش جدی و تلخش در «دریبل».
از اولویت مادر بودن یک بازیگر تا رویِ جدیِ کمدین «خندوانه»
صدای هَنگ؛ سازی شبیه بشقاب پرنده، ساخته شده است از دو پوسته فلزی که از برخورد انگشتان دست با سطحش آوایی می شنوید شبیه به موسیقی مخصوص مدیتیشن، قبل از شروع دیالوگ های نادر فلاح در نقش پدر خانواده و نیما شعبان نژاد در نقش منوچهر، داماد او به گوش می رسد؛
«پدر: ببین فرزند ات داره دنیا میاد، بدون شوخی دارم بهت می گم، خرج داره این فرزند آ.
دشتی: پریچهر قنبری و پوریا شکیبایی نگاهی جدی به بازیگری دارند | ماجرای زحمت یک خانواده در فقر
منوچهر: حواس باباش هست.
پدر: آره مثه هر لحظه که حواسش بوده دیگه.
منوچهر: الان دوباره تیکه.
از اولویت مادر بودن یک بازیگر تا رویِ جدیِ کمدین «خندوانه»
پدر: تیکه چیه؟! خیلی راحت و براق دارم ازت می پرسم الان شغلت چیه؟!
منوچهر: خیلی راحت و شفاف؛ بیکارم!
دشتی: پریچهر قنبری و پوریا شکیبایی نگاهی جدی به بازیگری دارند | ماجرای زحمت یک خانواده در فقر
پدر: خسته نباشی!
منوچهر: درمونده نباشی!…»
از اولویت مادر بودن یک بازیگر تا رویِ جدیِ کمدین «خندوانه»
کمدین «خندوانه»؛ منوچهرِ بی پول و کلافه «دریبل»
این بخشی از تمرین نمایش «دریبل» است که از فردا پنجشنبه 13 مهر در تماشاخانه پالیز روی صحنه خواهد رفت. «دریبل» که در خلاصه داستانش نوشته اند؛ پیش بردن و عبور دادن خود از کنار دیگران، به آهستگی و با استفاده از مهارت های شخصی، جهت فرار کردن از شرایط اضطراری و رسیدن به اهداف فردی… متنی از داریوش علیزاده است به کارگردانی سعید دشتی و با بازی؛ صحرا اسدالهی، رایکا ابراهیمی، نادر فلاح، داریوش علیزاده، پریچهر قنبری، نیما شعبان نژاد و پوریا شکیبایی.
نیما شعبان نژاد در مورد منوچهرِ نمایش «دریبل» اعتقاد است: «داماد خانواده، هیچ کاره، بی پول، دمی دمی مزاج، گاهی باغیرت و بیش از آن بی غیرت به خاطر شرایط بد اجتماعی و اقتصادی و ناهنجار به خاطر همین فشارها ولی خوش قلب و خانواده دوست. بی پولی گریبان این خانواده را که منوچهر هم یکی از اعضای آن است گرفته و علاوه بر این او مدام در معرض توپ و تَشَرِ پدر خانواده؛ پدر همسرش هم هست.» مشروح گفت وگو با نیما شعبان نژاد را می توانید طی روزهای آینده در خبرآنلاین بخوانید.
هوتن از نگاه پوریا شکیبایی
تمرین ادامه دارد. روایتی غیرخطی از زندگی یک خانواده که درگیر و دار پرسشها اقتصادی، کم آورده. شیرین با بازی صحرا اسدالهی سرگرم تهیه تدارک پذیرایی از خواستگارش هوتن با بازی پوریا شکیبایی است؛
«پدر: این ظرفا حالا اندازه می شه یا نه؟
شیرین: جونم بابا؟
پدر: می گم اینا 10 نفر می شن یا نمی شن؟
شیرین: کیا؟
پدر: بابا همینا که دارند میان خواستگاریت دیگه بابا.
شیرین: یه نفره…
پدر: چی؟! یعنی تو الان جهت یه نفر داری این همه ظرف تمیز می کنی؟! آره؟!….»
پوریا شکیبایی در مورد هوتنِ نمایش «دریبل»، خواستگار شیرین گفت: «تا آن جایی که من هوتن را آشنا ام، یعنی اجازه داده بشناسمش، آدمی است که می خواهد هر آن چه را دوست دارد به هر قیمتی شده است به دست آورد و هر کاری می کند تا به آن چه در ذهنش است برسد.»
بازیگر نمایش «دوازده» که آبان و آذر 95 در تماشاخانه پالیز اجرا شد، در مورد هوتن افزود: «کارهایی که می کند، باعث شده است فکر کنم درونش با بیرونش متفاوت هست، شاید هم من دوست دارم این طور فکر کنم. او ناگزیر است از این که یک سری کارها را انجام دهد و انجام هم می دهد و پایشان می ایستد. احساس می کنم در عین حال که کمی دیاثت دارد و خباثت، می تواند عاشق هم باشد و مراقب اطرافیانش، همه این ها را باید با هم داشته باشد و دارد و همین باعث گمگشتگی و سردرگمی اش شده است که به عصیان و سرکشی می رسد.»
فرزند خسرو شکیبایی اضافه کرد: «هوتن را دوست دارم و اگر اجازه دهد کمی زیاد به او نزدیک شوم یا خودش کمی زیاد در من بنشیند، حتما بهتر هم خواهد شد.» مشروح گفت وگو با پوریا شکیبایی را هم طی روزهای آینده در خبرآنلاین خواهید خواند.
وقتی پریچهر قنبری به صرافت بازگشت افتاد
پریچهر قنبری همسر شهاب حسینی، مهنازِ «دریبل» هست، همسر منوچهر با بازی نیما شعبان نژاد و خواهر شیرین با بازی صحرا اسدالهی.
او که سال 76 در نمایش «بر کرانه باد» به کارگردانی مینا ابراهیم زاده با شهاب حسینی همبازی بوده و سال 93 با بازی در فیلم «ساکن طبقه وسط» به کارگردانی شهاب حسینی جلوی دوربین رفته در مورد دوری اش از بازی و بازیگری گفت: «دوست داشتم این مسیر را ادامه دهم ولی به خاطر فرزند هایم، خودخواسته این کار را نکردم. تا پسر اولم کمی بزرگ شود، خودش را پیدا کند و به کلاس اول برود، پسر دومم به دنیا آمد و تا او هم از آب وگِل درآید فاصله من از کاری که دوست داشتم زیاد شد.»
قنبری ادامه داد: «تا این که شرایطی مهیا شد که تمرین نمایشی را شروع کنیم که قرار بود سعید دشتی هم در آن به عنوان بازیگر حضور داشته باشد که نشد و بعد این متن از طرف خود او پیشنهاد شد. اصولا حضور جلوی دوربین را چندان دوست ندارم و صحنه را ترجیح می دهم ولی چون تمرین تئاتر نیاز به وقت زیادی دارد و من هم هر لحظه مادر بودن برایم الویت داشته و دارد، در کنارش عشقم به بازیگری تئاتر را حفظ کردم تا الان که روی صحنه ام.»
او که یکی از تخصص هایش گریم و صورت پردازی است در مورد مهناز هم گفت: «تقریبا می شود گفت در «دریبل» 24 ساعت از زندگی یک خانواده را خواهید دید؛ حس وحالشان، رابطه شان، نحوه برخوردشان با هم و… مهناز از من خیلی دور هست. زنی سنتی که نسبت به آن چه دارد به شدت راضی است و چیز دیگری هم نمی خواهد. او در جایی نسبت به خواهر و برادرش حسی مادرانه دارد، در جایی دیگر جهت همسرش، منوچهر زنِ منزل می شود و در جایی دیگر دخترِ پدرش است و من این چندگانگی احساساتش را دوست دارم.»
گیر کردن قلاب نمایشنامه به کارگردان
آخرین نفری که با تمام شدن تمرین به سراغش می روم سعید دشتی کارگردان «دریبل» است.
او در مورد پروسه گزینش متن توضیح داد: «داریوش علیزاده این متن را حول وحوش سال 91 متاثر از آن چه دور و برش می گذشت نوشته و چند باری هم رتوشش کرده بود. تا سال 95 که من آن را خواندم و اتصالی به شدت نیرومند بین مان شکل گرفت. گمان می کنم هنگامی که کارگردان می خواهد متنی را گزینش کند باید چنین اتفاق و اتصالی را از سر بگذراند ولی متاسفانه کم نیستند کارگردان هایی که جهت گزینش متن، در کتابخانه می نشینند، 10، 12 نمایشنامه می خوانند و از بین آن ها دست به گزینش می زنند. به اعتقاد من تا زمانی که یک نمایشنامه روی شما به عنوان کارگردان خط نیندازد، اجرای تان نخواهد توانست روی تماشاگر خط بیندازد.»
دشتی از روایت غیرخطی «دریبل» به عنوان نقطه قوتش یاد کرد و افزود: «نکته دیگر، ساختار متن بود که جذبم کرد؛ ساختاری غیرخطی. یعنی به محض آن که به نقطه تعلیق می رسیم، فضا را می شکنیم و یک ربع جلوتر یا یک ربع عقب تر را می بینیم و این روایت غیرخطی نمایشنامه رئالیستی و اجتماعی ما را جالب تر کرده است.»
آن چه در «دریبل» خواهیم دید؛ سنگی که در آب می افتد و دایره هایی که ایجاد می شوند
این بازیگر و کارگردان تئاتر در مورد آن چه در «دریبل» خواهیم دید تصریح کرد: «در «دربیل» اتفاقی رخ می دهد که اعضای یک خانواده را به تصویر العمل وامی دارد. مثل هنگامی که که سنگی را در آب می اندازید و حاصلش دایره هایی می شوند به ترتیب از کوچک به بزرگ، حول نقطه ای که سنگ در آب افتاده هست. درست مثل زندگی؛ زمانی که عمل هایی که تحت اختیارتان نیستند به تصویر العمل وادارتان می کنند و گاهی تصویر العمل درست نشان می دهید و گاهی غلط. این شاخصه متن «دریبل» است بی آن که بخواهد مانیفست صادر کند.»
انتخاب بازیگر؛ آیا همسر شهاب حسینی و پسر خسرو شکیبایی؟
او در پاسخ به این که هر چند توجه به بازگشت مالی اثر، جزو جدانشدنی تئاتر شخصی است که در نبود حمایت دولتی ناچار است روی پای خود بایستد، ولی اگر با این انتقاد مواجه شود که در گزینش بازیگرانش شهرت، محبوبیت یا جنبش کنجکاوی تماشاگر را در نظر گرفته است چه پاسخی خواهد داد، افزود: «نکته اول این که هم پریچهر قنبری و هم پوریا شکیبایی، سابقه تئاتری دارند؛ پریچهر قنبری که سال 76 با شهاب حسینی روی صحنه بوده و پوریا شکیبایی هم سال گذشته در همین تماشاخانه در نمایش «دوازده» بازی کرد. بعد به هیچ عنوان با پروسه تمرین و روی صحنه بودن جهت 30 یا 40 شب، بیگانه نیستند.»
او ادامه داد: «نکته دوم این که به شخصه فکر می کنم بازیگر باید نسبت به محیط اطرافش نگاهی حساس و تیزبین داشته باشد و به دست آوردن این نگاه می تواند از طریق مطالعه و کتاب خواندن، تئاتر دیدن و فیلم دیدن و معاشرت با آدم های صاحبِ این نگاه، میسر شود. طبیعتا تاثیر همنفسی و همنشینی پریچهر قنبری با شهاب حسینی و پوریا شکیبایی با خسرو شکیبایی، قابل انکار یا نادیده گرفتن نیست.»
کارگردان نمایش «جزیره» افزود: «مسئله سوم این که مشخصا در مورد پریچهر قنبری، چند سال است که می شناسمش و دو نمایش را با هم تمرین کرده بودیم که به اجرا نرسید. آن چه در مورد او قابل توجه است این است که جهت رسیدن به چیزی که می خواهد تلاش می کند، عرق می ریزد و روی صحنه خودش را فارغ از زندگی شخصی اش، بازیگری صرف می بیند. این تلاش شاید خیلی زیاد از تلاش خیلی آدم هایی باشد که هزار بار روی صحنه رفته اند و این کار برایشان به امری عادی تبدیل شده است هست. این توصیه در مورد پوریا شکیبایی هم صادق است.»
او در آخر این بخش از صحبت هایش تصریح کرد: «به اعتقاد من مهم تر از این که این بازیگران همسر چه کسی هستند یا پسر چه کسی، نوع نگاهشان به بازیگری و اهمیت داشتن و جدی بودن این حرفه برایشان است و اگر فقط صورت بودنشان مطرح بود، طبیعتا می شد سراغ آدم های دیگری رفت. تلاش، جدیت، نگرش درست و انگیزه اوج که در هر دو بازیگر یکسان است جهت من اهمیت بسیار زیادی داشت. چون نظرم این است که بازیگری استعداد نیست بلکه پشتکار است و من در این دو نفر در کنار استعدادشان، این پشتکار را به وضوح مشاهده کردم.»
چرا «دریبل»؟
آخرین پرسش از سعید دشتی این بود؛ آیا نام اثرش «دریبل» است و آیا راه زنده ماندن آن طبقه از جامعه را که زیر پرسشها نفس کم آورده دریبل زدن می داند؟ که پاسخ داد: «این نام، حکایت از نگاهی از نوعی دیگر به اثری رئالیستی و اجتماعی دارد. به اعتقاد من بحث اختیار در زندگی ما چندان مطرح نیست و زیاد شرایط است که تصویر العمل های مان را شکل می دهد؛ این تصویر العمل ها گاهی دریبل است و رد کردن یکدیگر، گاهی له کردن هم است و جایی گرفتن دست دیگری. حرف من این است که شاید بشود همدیگر را دریبل نزنیم و به جایش دست هم را بگیریم. به اعتقاد من کنار هم بودن خیلی بهتر از رد شدن از هم است.»
اخبار فرهنگی – خبرآنلاین
واژه های کلیدی: نمایش | بازیگر | خانواده | بازیگری | خانواده | بازیگران | شهاب حسینی | نمایشنامه | خسرو شکیبایی | پریچهر قنبری | پوریا شکیبایی
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...